۵ـ قالَتْ (علیها السلام): مَنْ اصْعَدَ إلیَ اللّهِ خالِصَ عِبادَتِهِ، اهْبَطَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ افْضَلَ مَصْلَحَتِهِ.([۵])
فرمود: هرکس عبادات و کارهای خود را خالصانه برای خدا انجام دهد، خداوند بهترین مصلحت ها و برکات خود را برای او تقدیر می نماید.
۶ـ قالَتْ (علیها السلام): إنَّ السَّعیدَ کُلَّ السَّعیدِ، حَقَّ السَّعیدِ مَنْ احَبَّ عَلیّاً فی حَیاتِهِ وَ بَعْدَ مَوْتِهِ.([۶])
فرمود: همانا حقیقت و واقعیّت تمام سعادت ها و رستگاری ها در دوستی علیّ (علیه السلام) در زمان حیات و پس از رحلتش خواهدبود.
۷ـ قالَتْ (علیها السلام): إلهی وَ سَیِّدی، اسْئَلُکَ بِالَّذینَ اصْطَفَیْتَهُمْ، وَ بِبُکاءِ وَلَدَیَّ فی مُفارِقَتی اَنْ تَغْفِرَ لِعُصاهِ شیعَتی، وَشیعَهِ ذُرّیتَی.([۷])
فرمود: خداوندا، به حقّ اولیاء و مقرّبانی که آن ها را برگزیده ای، و به گریه فرزندانم پس از مرگ و جدائی من با ایشان، از تو می خواهم گناه خطاکاران شیعیان و پیروان ما را ببخشی.
۸ـ قالَتْ (علیها السلام): شیعَتُنا مِنْ خِیارِ اهْلِ الْجَنَّهِ وَکُلُّ مُحِبّینا وَ مَوالی اَوْلیائِنا وَ مُعادی اعْدائِنا وَ الْمُسْلِمُ بِقَلْبِهِ وَ لِسانِهِ لَنا.([۸])
فرمود: شیعیان و پیروان ما، و همچنین دوستداران اولیاء ما و آنان که دشمن دشمنان ما باشند، نیز آن هائی که با قلب و زبان تسلیم ما هستند بهترین افراد بهشتیان خواهند بود.
۹ـ قالَتْ (علیها السلام): وَاللّهِ یَابْنَ الْخَطّابِ لَوْلا انّی اکْرَهُ انْ یُصیبَ الْبَلاءُ مَنْ لا ذَنْبَ لَهُ، لَعَلِمْتَ انّی سَاُقْسِمُ عَلَی اللّهِ ثُمَّ اجِدُهُ سَریعَ الاْجابَهِ.([۹])
حضرت به عمر بن خطّاب فرمود: سوگند به خداوند، اگر نمی ترسیدم که عذاب الهی بر بی گناهی، نازل گردد; متوجّه می شدی که خدا را قسم می دادم و نفرین می کردم. و می دیدی چگونه دعایم سریع مستجاب می گردید.
۱۰ـ قالَتْ (علیها السلام): وَاللّهِ! لا کَلَّمْتُکَ ابَداً، وَاللّهِ! لاَدْعُوَنَّ اللّهَ عَلَیْکَ فی کُلِّ صَلوه.([۱۰])
پس از ماجرای هجوم به خانه حضرت، خطاب به ابوبکر کرد و فرمود: به خدا سوگند، دیگر با تو سخن نخواهم گفت، سوگند به خدا، در هر نمازی تو را نفرین خواهم کرد.
۱۱ـ قالَتْ (علیها السلام): إنّی اُشْهِدُ اللّهَ وَ مَلائِکَتَهُ، انَّکُما اَسْخَطْتُمانی، وَ ما رَضیتُمانی، وَ لَئِنْ لَقیتُ النَبِیَّ لاشْکُوَنَّکُما إلَیْهِ.([۱۱])
هنگامی که ابوبکر و عمر به ملاقات حضرت آمدند فرمود: خدا و ملائکه را گواه می گیرم که شما مرا خشمناک کرده و آزرده اید، و مرا راضی نکردید، و چنانچه رسول خدا را ملاقات کنم شکایت شما دو نفر را خواهم کرد.
۱۲ـ قالَتْ (علیها السلام): لا تُصَلّی عَلَیَّ اُمَّهٌ نَقَضَتْ عَهْدَ اللّهِ وَ عَهْدَ ابی رَسُولِ اللّهِ فی امیر الْمُومنینَ عَلیّ، وَ ظَلَمُوا لی حَقیّ، وَ اخَذُوا إرْثی، وَ خَرقُوا صَحیفَتی اللّتی کَتَبها لی ابی بِمُلْکِ فَدَک.([۱۲])
فرمود: افرادی که عهد خدا و پیامبر خدا را درباره امیرالمومنین علیّ (علیه السلام) شکستند، و در حقّ من ظلم کرده و ارثیّه ام را گرفتند و نامه پدرم را نسبت به فدک پاره کردند، نباید بر جنازه من نماز بگذارند.
۱۳ـ قالَتْ (علیها السلام): إلَیْکُمْ عَنّی، فَلا عُذْرَ بَعْدَ غَدیرِکُمْ، وَ الاَْمْرُ بعد تقْصیرکُمْ، هَلْ تَرَکَ ابی یَوْمَ غَدیرِ خُمّ لاِحَد عُذْوٌ.([۱۳])
خطاب به مهاجرین و انصار کرد و فرمود: از من دور شوید و مرا به حال خود رها کنید، با آن همه بی تفاوتی و سهل انگاری هایتان، عذری برای شما باقی نمانده است. آیا پدرم در روز غدیر خم برای کسی جای عذری باقی گذاشت؟
۱۴ـ قالَتْ (علیها السلام): جَعَلَ اللّهُ الاْیمانَ تَطْهیراً لَکُمْ مِنَ الشّـِرْکِ، وَ الصَّلاهَ تَنْزیهاً لَکُمْ مِنَ الْکِبْرِ، وَ الزَّکاهَ تَزْکِیَهً لِلنَّفْسِ، وَ نِماءً فِی الرِّزقِ، وَ الصِّیامَ تَثْبیتاً لِلاْخْلاصِ، وَ الْحَّجَ تَشْییداً لِلدّینِ([۱۴])
فرمود: خداوند سبحان، ایمان و اعتقاد را برای طهارت از شرک و نجات از گمراهی ها و شقاوت ها قرار داد. و نماز را برای خضوع و فروتنی و پاکی از هر نوع تکّبر، مقرّر نمود. و زکات (و خمس) را برای تزکیه نفس و توسعه روزی تعیین نمود. و روزه را برای استقامت و اخلاص در اراده، لازم دانست. و حجّ را برای استحکام اساس شریعت و بناء دین اسلام واجب نمود.
۱۵ـ قالَتْ (علیها السلام): یا ابَا الْحَسَنِ! إنَّ رَسُولَ اللّهِ (صلی الله علیه وآله وسلم) عَهِدَ إلَیَّ وَ حَدَّثَنی انّی اَوَّلُ اهْلِهِ لُحُوقاً بِهِ وَ لا بُدَّ مِنْهُ، فَاصْبِرْ لاِمْرِاللّهِ تَعالی وَ ارْضَ بِقَضائِهِ.([۱۵])
فرمود: ای ابا الحسن! ـ همسرم ـ ، همانا رسول خدا با من عهد بست و اظهار نمود: من اوّل کسی هستم از اهل بیتش که به او ملحق می شوم و چاره ای از آن نیست، پس تو صبر نما و به قضا و مقدّرات الهی خوشنود باش.
۱۶ـ قالَتْ (علیها السلام): مَنْ سَلَّمَ عَلَیْهِ اَوْ عَلَیَّ ثَلاثَهَ ایّام اوْجَبَ اللّهُ لَهُ الجَنَّهَ، قُلْتُ لَها: فی حَیاتِهِ وَ حَیاتِکِ؟ قالَتْ: نعَمْ وَ بَعْدَ مَوْتِنا.([۱۶])
فرمود: هر که بر پدرم ـ رسول خدا ـ و بر من به مدّت سه روز سلام کند خداوند بهشت را برای او واجب می گرداند. راوی گوید: عرضه داشتم: آیا در زمان حیات و زنده بودن؟ فرمود: چه در زمان حیات ما باشد; و یا پس از مرگ.
۱۷ـ قالَتْ (علیها السلام): ما صَنَعَ ابُو الْحَسَنِ إلاّ ما کانَ یَنْبَغی لَهُ، وَ لَقَدْ صَنَعُوا ما اللّهُ حَسیبُهُمْ وَ طالِب۲ُهُمْ.([۱۷])
فرمود: آنچه را امام علیّ (علیه السلام) ـ نسبت به دفن رسول خدا و جریان بیعت ـ انجام داد، وظیفه الهی او بوده است، و آنچه را دیگران انجام دادند خداوند آن ها را محاسبه و مجازات می نماید.
۱۸ـ قالَتْ (علیه السلام): خَیْرٌ لِلِنّساءِ انْ لا یَرَیْنَ الرِّجالَ وَ لا یَراهُنَّ الرِّجالُ.([۱۸])
فرمود: بهترین چیز برای حفظ شخصیت زن آن است که مردی را نبیند و نیز مورد مشاهده مردان قرار نگیرد.
۱۹ـ قالَتْ (علیها السلام): اوُصیکَ یا ابَا الْحَسنِ انْ لا تَنْسانی، وَ تَزُورَنی بَعْدَ مَماتی.([۱۹])
ضمن وصیّتی به همسرش اظهار داشت: مرا پس از مرگم فراموش نکن; و به زیارت و دیدار من ـ بر سر قبرم ـ بیا.
۲۰ـ قالَتْ (علیها السلام): إنّی قَدِاسْتَقْبَحْتُ ما یُصْنَعُ بِالنِّساءِ، إنّهُ یُطْرَحُ عَلیَ الْمَرْئَهِ الثَّوبَ فَیَصِفُها لِمَنْ رَای، فَلا تَحْمِلینی عَلی سَریر ظاهِر، اُسْتُرینی، سَتَرَکِ اللّهُ مِنَ النّارِ.([۲۰])
در آخرین روزهای عمر پر برکتش ضمن وصیّتی به اسماء فرمود: من بسیار زشت و زننده می دانم که جنازه زنان را پس از مرگ با انداختن پارچه ای روی بدنش تشییع می کنند. و افرادی اندام و حجم بدن او را مشاهده کرده و برای دیگران تعریف می نمایند. مرا بر تخت ـ و بلانکاردی ـ که اطرافش پوشیده نیست و مانع مشاهده دیگران نباشد قرار مده ـ بلکه مرا با پوشش کامل تشییع کن ـ ، خداوند تو را از آتش جهنّم مستور و محفوظ نماید.
۲۱ـ قالَتْ (علیها السلام): … إنْ لَمْ یَکُنْ یَرانی فَإنّی اراهُ، وَ هُوَ یَشُمُّ الریح.([۱])
مرد نابینائی وارد منزل شد و حضرت زهراء (علیها السلام)پنهان گشت، وقتی رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) علّت آن را جویا شد؟ در پاسخ پدر اظهار داشت: اگر آن نابینا مرا نمی بیند، من او را می بینم، دیگر آن که مرد، حسّاس است و بوی زن را استشمام می کند.
۲۲ـ قالَتْ (علیها السلام): اصْبَحْتُ وَ اللهِ! عاتِقَهً لِدُنْیاکُمْ، قالِیَهً لِرِجالِکُمْ.([۲])
بعد از جریان غصب فدک و احتجاج حضرت، بعضی از زنان مهاجر و انصار به منزل حضرت آمدند و احوال وی را جویا شدند، حضرت در پاسخ فرمود: به خداوند سوگند، دنیا را آزاد کردم و هیچ علاقه ای به آن ندارم، همچنین دشمن و مخالف مردان شما خواهم بود.
۲۳ـ قالَتْ (علیها السلام): إنْ کُنْتَ تَعْمَلُ بِما امَرْناکَ وَ تَنْتَهی عَمّا زَجَرْناکَ عَنْهُ، قَانْتَ مِنْ شیعَتِنا، وَ إلاّ فَلا.([۳])
فرمود: اگر آنچه را که ما ـ اهل بیت عصمت و طهارت ـ دستور داده ایم عمل کنی و از آنچه نهی کرده ایم خودداری نمائی، تو از شیعیان ما هستی وگرنه، خیر.
۲۴ـ قالَتْ (علیها السلام): حُبِّبَ إلَیَّ مِنْ دُنْیاکُمْ ثَلاثٌ: تِلاوَهُ کِتابِ اللّهِ، وَالنَّظَرُ فی وَجْهِ رَسُولِ اللّهِ، وَالاْنْفاقُ فی سَبیلِ اللّهِ.
فرمود: سه چیز از دنیا برای من دوست داشتنی است: تلاوت قرآن، نگاه به صورت رسول خدا; و انفاق و کمک ـ به نیازمندان ـ در راه خداوند متعال.
۲۵ـ قالَتْ (علیها السلام): اُوصیکَ اَوّلاً انْ تَتَزَوَّجَ بَعْدی بِإبْنَهِ اُخْتی امامَهَ، فَإنَّها تَکُونُ لِوُلْدی مِثْلی، فَإنَّ الرِّجالَ لابُدَّ لَهُمْ مِنَ النِّساءِ.([۴])
در آخرین لحظات عمرش به همسر خود چنین سفارش نمود: پس از من با دختر خواهرم امامه ازدواج نما، چون که او نسبت به فرزندانم مانند خودم دلسوز و متدیّن است. همانا مردان در هر حال، نیازمند به زن می باشند.
۲۶ـ قالَتْ (علیها السلام): الْزَمْ رِجْلَها، فَإنَّ الْجَنَّهَ تَحْتَ اقْدامِها، و الْزَمْ رِجْلَها فَثَمَّ الْجَنَّهَ.([۵])
فرمود: همیشه در خدمت مادر و پای بند او باش، چون بهشت زیر پای مادران است; و نتیجه آن نعمت های بهشتی خواهد بود.
۲۷ـ قالَتْ (علیها السلام): ما یَصَنَعُ الصّائِمُ بِصِیامِهِ إذا لَمْ یَصُنْ لِسانَهُ وَ سَمْعَهُ وَ بَصَرَهُ وَ جَوارِحَهُ.([۶])
فرمود: روزه داری که زبان و گوش و چشم و دیگر اعضاء و جوارح خود را کنترل ننماید هیچ سودی از روزه خود نمی برد.
۲۸ـ قالَتْ (علیها السلام): اَلْبُشْری فی وَجْهِ الْمُوْمِنِ یُوجِبُ لِصاحِبهِ الْجَنَّهَ، وَ بُشْری فی وَجْهِ الْمُعانِدِ یَقی صاحِبَهُ عَذابَ النّارِ.([۷])
فرمود: تبسّم و شادمانی در برابر مومن موجب دخول در بهشت خواهد گشت، و نتیجه تبسّم در مقابل دشمنان و مخالفان سبب ایمنی از عذاب خواهد بود.
۲۹ـ قالَتْ (علیها السلام): لا یَلُومَنَّ امْرُءٌ إلاّ نَفْسَهُ، یَبیتُ وَ فی یَدِهِ ریحُ غَمَر.([۸])
فرمود: کسی که بعد از خوردن غذا، دست های خود را نشوید دست هایش آلوده باشد، ـ چنانچه ناراحتی برایش بوجود آید ـ کسی جز خودش را سرزنش نکند.
۳۰ـ قالَتْ (علیها السلام): اصْعَدْ عَلَی السَّطْحِ، فَإنْ رَایْتَ نِصْفَ عَیْنِ الشَّمْسِ قَدْ تَدَلّی لِلْغُرُوبِ فَاعْلِمْنی حَتّی ادْعُو.([۹])
روز جمعه نزدیک غروب آفتاب به غلام خود می فرمود: بالای پشت بام برو، هر موقع نصف خورشید غروب کرد مرا خبر کن تا برای خود ـ و دیگران ـ دعا کنم.
۳۱ـ قالَتْ (علیها السلام): إنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً وَلایُبالی.([۱۰])
فرمود: همانا خداوند متعال تمامی گناهان بندگانش را می آمرزد و از کسی باکی نخواهد داشت.
۳۲ـ قالَتْ (علیها السلام): الرَّجُلُ اُحَقُّ بِصَدْرِ دابَّتِهِ، وَ صَدْرِ فِراشِهِ، وَالصَّلاهِ فی مَنْزِلِهِ إلاَّ الاْمامَ یَجْتَمِعُ النّاسُ عَلَیْهِ.([۱۱])
فرمود: هر شخصی نسبت به مرکب سواری، و فرش منزل خود و برگزاری نماز در آن از دیگری در اُلویّت است، مگر آن که دیگری امام جماعت باشد و مردم بخواهند با او نماز جماعت را إقامه نمایند.
۳۳ـ قالَتْ (علیها السلام): یا ابَه، ذَکَرْتُ الْمَحْشَرَ وَوُقُوفَ النّاسِ عُراهً یَوْمَ الْقیامَهِ، وا سَوْاتاهُ یَوْمَئِذ مِنَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ.([۱۲])
اظهار داشت: ای پدر، من به یاد روز قیامت افتادم که مردم چگونه در پیشگاه خداوند با حالت برهنه خواهند ایستاد ـ و فریاد رسی ندارد، جز اعمال و علاقه نسبت به اهل بیت (علیهم السلام) ـ.
۳۴ـ قالَتْ (علیها السلام): إذا حُشِرْتُ یَوْمَ الْقِیامَهِ، اشْفَعُ عُصاهَ اُمَّهِ النَّبیَّ ۶٫([۱۳])
فرمود: هنگامی که در روز قیامت برانگیخته و محشور شوم، خطاکاران امّت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم)، را شفاعت می نمایم.
۳۵ـ قالَتْ (علیها السلام): فَاکْثِرْ مِنْ تِلاوَهِ الْقُرآنِ، وَالدُّعاءِ، فَإنَّها ساعَهٌ یَحْتاجُ الْمَیِّتُ فیها إلی اُنْسِ الاْحْیاءِ.([۱۴])
ضمن وصیّتی به امام علیّ (علیه السلام) اظهار نمود: پس از آن که مرا دفن کردی، برایم قرآن را بسیار تلاوت نما، و برایم دعا کن، چون که میّت در چنان موقعیّتی بیش از هر چیز نیازمند به اُنس با زندگان می باشد.
۳۶ـ قالَتْ (علیها السلام): یا ابَا الحَسَن، إنّی لاسْتَحی مِنْ إلهی انْ اکَلِّفَ نَفْسَکَ ما لا تَقْدِرُ عَلَیْهِ.([۱۵])
خطاب به همسرش امیرالمومنین علیّ (علیه السلام) کرد و اظهار نمود: من از خدای خود شرم دارم که از تو چیزی را در خواست نمایم و تو توان تهیه آنرا نداشته باشی.
۳۷ـ قالَتْ (علیها السلام): خابَتْ اُمَّهٌ قَتَلَتْ إبْنَ بِنْتِ نَبِیِّها.([۱۶])
فرمود: رستگار و سعادتمند نخواهند شد آن گروهی که فرزند پیامبر خود را به قتل رسانند.
۳۸ـ قالَتْ (علیها السلام): … وَ النَّهْیَ عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ تَنْزیهاً عَنِ الرِّجْسِ، وَاجْتِنابَ الْقَذْفِ حِجاباً عَنِ اللَّعْنَهِ، وَ تَرْکَ السِّرْقَهِ ایجاباً لِلْعِّفَهِ.([۱۷])
فرمود: خداوند متعال منع و نهی از شرابخواری را جهت پاکی جامعه از زشتی ها و جنایت ها; و دوری از تهمت ها و نسبت های ناروا را مانع از غضب و نفرین قرار داد; و دزدی نکردن، موجب پاکی جامعه و پاکدامنی افراد می گردد.
۳۹ـ قالَتْ(علیها السلام): وَ حَرَّمَ – اللّه – الشِّرْکَ إخْلاصاً لَهُ بِالرُّبُوبِیَّهِ، فَاتَّقُوا اللّه حَقَّ تُقاتِهِ، وَ لا تَمُوتُّنَ إلاّ وَ انْتُمْ مُسْلِمُونَ، وَ اطیعُوا اللّه فیما امَرَکُمْ بِهِ، وَ نَهاکُمْ عَنْهُ، فَاِنّهُ، إنَّما یَخْشَی اللّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءِ.([۱۸])
فرمود: خداوند سبحان شرک را (در امور مختلف) حرام گرداند تا آن که همگان تن به ربوبیّت او در دهند و به سعادت نائل آیند; پس آن طوری که شایسته است باید تقوای الهی داشته باشید و کاری کنید تا با اعتقاد به دین اسلام از دنیا بروید. بنابر این باید اطاعت و پیروی کنید از خداوند متعال در آنچه شما را به آن دستور داده یا از آن نهی کرده است، زیرا که تنها علماء و دانشمندان (اهل معرفت) از خدای سبحان خوف و وحشت خواهند داشت.
۴۰ـ قالَتْ (علیها السلام): امّا وَاللّهِ، لَوْ تَرَکُوا الْحَقَّ عَلی اهْلِهِ وَ اتَّبَعُوا عِتْرَهَ نَبیّه، لَمّا اخْتَلَفَ فِی اللّهِ اثْنانِ، وَ لَوَرِثَها سَلَفٌ عَنْ سَلَف، وَ خَلْفٌ بَعْدَ خَلَف، حَتّی یَقُومَ قائِمُنا، التّاسِعُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ(علیه السلام).([۱۹])
فرمود: به خدا سوگند، اگر حقّ ـ یعنی خلافت و امامت ـ را به اهلش سپرده بودند; و از عترت و اهل بیت پیامبر صلوات اللّه علیهم پیروی و متابعت کرده بودند حتّی دو نفر هم با یکدیگر درباره خدا ـ و دین ـ اختلاف نمی کردند. و مقام خلافت و امامت توسط افراد شایسته یکی پس از دیگری منتقل می گردید و در نهایت تحویل قائم آل محمّد ( عجّل اللّه فرجه الشّریف ، و صلوات اللّه علیهم اجمعین) می گردید که او نهمین فرزند از حسین (علیه السلام) می باشد.
منابع:
[۱] ـ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید: ج ۱۶، ص ۲۱۱٫ [۲] – اختصاص شیخ مفید: ص ۲۱۳، س ۷، بحارالانوار: ج ۳۷، ص ۱۵۰، ح ۱۵٫ [۳] ـ ریاحین الشّریعه: ج ۱، ص ۹۳٫ [۴] ـ تفسیر الإمام العسکری (علیه السلام): ص ۳۳۰، ح ۱۹۱، بحارالانوار: ج ۲۳، ص ۲۵۹، ح ۸٫ [۵] ـ تنبیه الخواطر معروف به مجموعه ورّام: ص ۱۰۸ و ۴۳۷، بحار: ج ۶۷، ص ۲۴۹، ح ۲۵٫ [۶] ـ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید: ج ۲، ص ۴۴۹ مجمع الزّوائد: ج ۹، ص ۱۳۲٫ [۷] ـ کوکب الدّریّ: ج ۱، ص ۲۵۴٫ [۸] ـ بحارالانوار: ج ۶۸، ص ۱۵۵، س ۲۰، ضمن ح ۱۱٫ [۹] ـ اصول کافی: ج ۱، ص ۴۶۰، بیت الاحزان: ص ۱۰۴، بحارالانوار: ج ۲۸، ص ۲۵۰، ح ۳۰٫ [۱۰] ـ صحیح مسلم: ج ۲، ص ۷۲، صحیح بخاری: ج ۶، ص ۱۷۶٫ [۱۱] ـ بحارالانوار: ج ۲۸، ص ۳۰۳، صحیح مسلم: ج ۲، ص ۷۲، بخاری: ج ۵، ص ۵٫ [۱۲] ـ بیت الاحزان: ص ۱۱۳، کشف الغمّه: ج ۲، ص ۴۹۴٫ [۱۳] ـ خصال: ج ۱، ص ۱۷۳، احتجاج: ج ۱، ص ۱۴۶٫ [۱۴] ـ ریاحین الشّریعه: ج ۱، ص ۳۱۲، فاطمه الزّهراء (علیها السلام): ص ۳۶۰، قطعه ای از خطبه طولانی و معروف آن مظلومه در جمع مهاجرین و انصار. [۱۵] ـ بحارالانوار: ج ۴۳، ص ۲۰۰، ح ۳۰٫ [۱۶] ـ بحارالانوار: ج ۴۳، ص ۱۸۵، ح ۱۷٫ [۱۷] ـ الإمامه والسّیاسه: ص ۳۰، بحارالانوار: ج ۲۸، ص ۳۵۵، ح ۶۹٫ [۱۸] ـ بحارالانوار: ج ۴۳، ص ۵۴، ح ۴۸٫ [۱۹] ـ زهره الرّیاض ـ کوکب الدّری: ج ۱، ص ۲۵۳٫ [۲۰] ـ تهذیب الاحکام: ج۱، ص ۴۲۹، کشف الغمّه: ج ۲، ص ۶۷، بحار:ج ۴۳، ص ۱۸۹،ح ۱۹٫[۱] ـ بحارالانوار: ج ۴۳، ص ۹۱، ح ۱۶، إحقاق الحقّ: ج ۱۰، ص ۲۵۸٫ [۲] ـ دلائل الإمامه: ص ۱۲۸، ح ۳۸، معانی الاخبار: ص ۳۵۵، ح ۲٫ [۳] ـ تفسیر الإمام العسکری (علیه السلام): ص ۳۲۰، ح ۱۹۱٫ [۴] ـ بحارالانوار: ج ۴۳، ص ۱۹۲، ح ۲۰، اعیان الشّیعه: ج ۱، ص ۳۲۱٫ [۵] ـ کنزل العمّال: ج ۱۶، ص ۴۶۲، ح ۴۵۴۴۳٫ [۶] ـ مستدرک الوسائل: ج ۷، ص ۳۳۶، ح ۲، بحارالانوار: ج ۹۳، ص ۲۹۴، ح ۲۵٫ [۷] ـ تفسیر الإمام العسکری (علیه السلام): ص ۳۵۴، ح ۲۴۳، مستدرک الوسائل: ج ۱۲، ص ۲۶۲، بحارالانوار: ج ۷۲، ص ۴۰۱، ح ۴۳٫ [۸] ـ کنزل العمّال: ج ۱۵، ص ۲۴۲، ح ۴۰۷۵۹٫ [۹] ـ دلائل الإمامه: ص ۷۱، س ۱۶، معانی الاخبار: ص ۳۹۹، ضمن ح ۹٫ [۱۰] ـ تفسیر التّبیان: ج ۹، ص ۳۷، س ۱۶٫ [۱۱] ـ مجمع الزّوائد: ج ۸ ، ص ۱۰۸ ، مسند فاطمه: ص ۳۳ و ۵۲٫ [۱۲] ـ کشف الغمّه: ج ۲، ص ۵۷، بحار الانوار: ج ۸ ، ص ۵۳، ح ۶۲٫ [۱۳] ـ إحقاق الحقّ: ج ۱۹، ص ۱۲۹٫ [۱۴] – بحارالانوار: ج ۷۹، ص ۲۷، ضمن ح ۱۳٫ [۱۵] ـ امالی شیخ طوسی : ج ۲، ص ۲۲۸٫ [۱۶] ـ مدینه المعاجز: ج ۳، ص ۴۳۰٫ [۱۷] ـ ریاحین الشّریعه: ج ۱، ص ۳۱۲، فاطمه الزهراء (علیها السلام): ص ۳۶۰، قطعه ای از خطبه طولانی و معروف آن مظلومه. [۱۸] – همان مدرک قبل. [۱۹] ـ الإمامه والتبصره: ص ۱، بحارالانوار: ج ۳۶، ص ۳۵۲، ح ۲۲۴٫